کلبــه ایـــ با رنگــــ دوستیــــ
حــرف دل

درود بر شما

خوبين بچه ها؟ چه خبرا؟ اولا بذارين از يك فرصت 30 ثانيه اي استفاده كنم و از همه ي دوستان گلم كه چه از طريق وب، چه از طريق ميل، چه روم ... باهاشون در ارتباطم يك عرض ادبي كرده باشم و بهتون بگم كه همتونو دوست دارم يك دنيا فقط يه نمه گلايه كوشمولو دارم كه چرا وقتي تشريف فرما ميشين به وب خودتون نظر نميذارين بي معرفتاااااااااااااااااااا هاااااااااااااا؟؟؟؟؟؟

خب 30 ثانيه تمام شدو بريم سر موضوع بعدي؛ امروز داشتم همينجوري تو نت ول مي گشتم كه چندتا عكس خيلي جذاب رو ديدم كه مضمون عكسها «هنر نمايي روي پوست تخم مرغ» بود... آفرين خوب حدس زدين، مي خوام همين عكسا رو بذارم كه شما عزيزان هم ببينيدو لذت ببريد از اين هنرمندي!

اين يك نمونه از اين هنرمندي

من موندم چجوري توي اين تخم مرغ ها رو خالي كرده؟؟؟؟!!!!! عجبااااااااا

خب تا درودي ديگر بدرود...

براي ديدن بقيه عكسا هم تشريف بياريد ادامه مطلب... حتما ببينيد كه خيلي زيباست!!!



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 9 خرداد 1390برچسب:, توسط MoMi |

مهرورزان زمان های کهن

هرگز از خويش نگفتند سخن

که در آنجا که " تو" يی

بر نيايد دگر آواز از "من"!

ما هم اين رسم کهن را بسپاريم به ياد

هر چه ميل دل دوست،

بپذيريم به جان،

هر چه جز ميل دل او ،

بسپاريم به باد!

 

آه !

باز اين دل سرگشته من

ياد آن قصه شيرين افتاد:

بيستون بود و تمنای دو دوست.

آزمون بود و تماشای دو عشق.

در زمانی که چو کبک ،

خنده می زد " شيرين" ،

تيشه می زد "فرهاد"!

نه توان گفت به جانبازی فرهاد : افسوس،

نه توان کرد ز بيدردی "شيرين" فرياد .

کار "شيرين" به جهان شور برانگيختن است!

عشق در جان کسی ريختن است!

کار فرهاد برآوردن ميل دل دوست

خواه با شاه در افتادن و گستاخ شدن

خواه با کوه در آويختن است .

رمز شيرينی اين قصه کجاست؟

که نه تنها شيرين ،

بی نهايت زيباست :

آن که آموخت به ما درس محبت می خواست :

جان چراغان کنی از عشق کسی

به اميدش ببری رنج بسی .

تب و تابی بودت هر نفسی .

به وصالی برسی يا نرسی!

سينه بی عشق مباد!!

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 خرداد 1390برچسب:, توسط MoMi |

نامه ي همسري به همسري

برای همه وقت هایی که مرا به خنده واداشتی.

برای همه وقت هایی که به حر ف هایم گوش کردی.

برای همه وقت هایی که به من شهامت و جرأت دادی.

برای همه وقت هایی که با من شریک شدی.

برای همه وقت هایی که با من به گردش آمدی.

برای همه وقت هایی که خواستی در کنارم باشی.

برای همه وقت هایی که به من اعتماد کردی.

برای همه وقت هایی که مرا تحسین کردی.

برای همه وقت هایی که باعث راحتی و آسایش من هستی.

برای همه وقت هایی که گفتی "دوستت دارم".

برای همه وقت هایی که در فکر من بودی.

برای همه وقت هایی که برایم شادی آوردی.

برای همه وقت هایی که به تو احتیاج داشتم و تو با من بودی.

برای همه وقت هایی که دلتنگم بودی.

برای همه وقت هایی که به من دلداری دادی.

 برای همه وقت هایی که در چشمانم نگریستی و صدای قلبم را شنیدی.

به خاطرهمه این ها، هیچ وقت فراموش نکن که:

همیشه برای گوش دادن به حرف هایت آمادگی دارم.

همیشه پشتیبانت هستم.

من مثل کتابی گشوده برایت خواهم بود.

فقط کافی است چیزی از من بخواهی، بلافاصله از آن تو خواهد شد.

می خواهم اوقاتم را در کنار تو باشم.

من کاملاً به تو اطمینان دارم و تو امین من هستی.

در دنیا تو از هر چیزی برایم مهمتر هستی.

همیشه دوستت دارم، چه به زبان بیاورم چه نیاورم.

همین الان در فکر تو هستم.

تو همیشه برای من شادی می آوری به خصوص وقتی که لبخند بر لب داری.

من همیشه برای تو این جا هستم و دلم برایت تنگ است.

هر وقت که احتیاج به درد و دل داشتی روی من حساب کن.

تو در تمام ضربان های قلبم حضور داری.

منبع:خانواده ايراني

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 2 خرداد 1390برچسب:, توسط MoMi |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.